بله؛ درست است. اما فناوری به معنای دست یافتن به روشی نو و جدید در انجام امور است. برای مثال زمانی که به فناوری اطلاعات اشاره میشود؛ منظور استفاده از اطلاعات بهگونهای است که قبلاً انجام نشده و روشی نو است.
خلاقیت چیست؟
خلاقیت به معنای روشی نو و جدید برای حل مسئله است.
خلاقیت نیرویی ذهنی است که همه نوع بشر در صورت سلامت عقل و روان از آن برخوردارند.
اما در اثر نوع و کیفیت محیطی که در آن پرورش مییابند، گاهی فردی خلاق و دیگری با خلاقیت کمتری شناخته میشود. این ویژگی ذهنی تحت تأثیر محیطی محرک و غنی؛ رشد سریعتر و صحیحتری خواهد داشت.
خلاقیت به معنای روشی نو برای حل مسئله تعریف شده؛ به عبارتی راهی در جهت ارائه یک یا چند راه حل. اما این راه حلها مختص مسائل پیچیده فیزیک و ریاضی و یا حل یک قضیه هندسی نیست.
انسان هر لحظه در مسیر حل یک مسئله یا مشکل است که بسته به نوع و اهمیت آن؛ انرژی و زمان متفاوتی برای ارائه راه حل مناسب صرف میشود. گاه مسئله پیش رو انتخاب رشته تحصیلی یا شغل است و گاهی انتخاب نوع غذا برای رفع گرسنگی.
به هر حال، هر دو این مسائل، نیازمند خرج فکر و نیروی ذهنی هستند. روش خلاق تکراری نیست؛ از این رو قابل انتقال از فردی به فرد و یا از شرایطی به محیطی دگر نیست. خلاقیت روشی متنوع است و ذهن خلاق برای هر مشکل هرچند تکراری؛ راه حلی نو ارائه میدهد.
توجه به اهمیت دارا بودن ذهنی خلاق
میتوانید بیندیشید که لحظهای بدون اکسیژن زندگی کنید؟ بله میشود؛ اما مدت بسیار کوتاهی؛ در حد چند ثانیه و بعد از آن...
امروزه میتوان بدون اطلاعات زندگی کرد؛ اما مدت کوتاهی. ما ناچاریم برای زنده ماندن در جامعه حضور یابیم و با این اعلام وجود، ناگزیر از انتقال و دریافت اطلاعات هستیم.
در دنیای امروز سرعت اطلاعات به حدی فزاینده و سریع است که قویترین مغزها از پردازش این حجم بازمیماند. از سویی برای ادامه و بقای زندگی با کیفیت بالا، بهناچار نیاز به اطلاعات هرچه بیشتر داریم.
گاه از شلوغی اطراف خسته میشویم و آرزوی گوشهای خلوت داریم. در حقیقت این خستگی ناشی از ناتوانی ذهن است که در برابر دریافت؛ ثبت و یادآوری محرکهای محیط قادر به پاسخگویی نیست.
بهترین عامل برای مقابله با این خستگیهای ذهنی، بیدار ساختن «خلاقیت» است. یادآور میشویم که خلاقیت در ذهن وجود دارد و باید پرورش یابد. به هر حال هر فرد تحت تأثیر تربیت خانواده و نیز آموزش و پرورش، تا حدی کلیشهای این نیروی خفته را بیدار نموده است.
استفاده از خلاقیت در حل مسایل و اجرای آن به عنوان روش
زندگی یک ضرورت است نه یک انتخاب، که در غیر این صورت در برابر دنیای پیچیده و پر از دگرگونی، راهی جز شکست و یا فرار نخواهیم داشت.
پس عاقلانه است که برای رسیدن به آرامش ذهنی در برخورد با مسایل، روشهای دارا بودن یک ذهن خلاق را بیاموزیم.
حال فناوری و خلاقیت را در کنار هم گذاشته و اینگونه معنا میکنیم: داشتن روشی نو در حل مسایل، بهگونهای که دستآورد گرا باشد. دستآورد گرایی بدین معناست که نتیجه و اثر آن قابل رویت باشد و بتوان در صورت لزوم در شرایط مشابه از راه حل ارائه شده باز هم بهره جست.
پس میتوان گفت که لازمه فناوری در هریک از گرایشهای علوم، دارا بودن فناوری خلاقیت است. ابتدا باید ذهن خلاق وجود داشته باشد تا بتواند اصولی را بیابد و بر اساس این اصول جدید، فنون را طراحی کند.
شاید بهترین درس پیش نیاز برای هر دانشجو؛ کسب مهارت در درست اندیشیدن؛ کسب مهارت در ایجاد تفکر خلاق؛ کسب مهارت در بهکارگیری خلاقیت در حیطه تخصصی و... باشد.
از کجا میتوان دارا بودن خلاقیت را در افراد ارزیابی کرد؟
به نظر عموم؛ اگر فردی تابلوی زیبایی بکشد و یا مجسمهای بتراشد یا داستانی هیجانانگیز بنویسد، انسان خلاقی است. بله حتماً همینطور است؛ اما این، تمام خلاقیت نیست. افراد خلاق دارای ویژگیهایی هستند.
شاید اگر شما هم ترکیب رنگها و یا استفاده از ابزار پیکرتراش را بدانید، به همان زیبایی اثری خلق نمایید. بدون شک آن هنرمندان خلاقاند، اما شما هم در حیطه تخصصیتان به احتمال قوی از خود خلاقیتهای زیادی نشان دادهاید.
در تعریف علمی، به انسانی خلاق گفته میشود که با این روش زندگی کند، نهفقط کار. به عبارتی حتی ساعات تفریح؛ بودن با دوستان؛ ورزش؛ تربیت فرزندان؛ ارتباط با همسر و... همگی به روشی نو و «مختص خود او» انتخاب شده باشند.
همه ما در زمان استفاده یک روش جدید، لذت آن را حس کردهایم و در بسیاری از موارد هنگام یادآوری احساس غرور میکنیم؛ چراکه آن راهحل در آن زمان توسط ذهن «من» طراحی و اجرا شده و دستآورد خوبی هم داشته است.
در زمان کودکی در بازی فوتبال یا هنگام حادثهای در مدرسه و خیابان؛ هنگام مسافرت؛ در برقراری ارتباط با دوستی جدید و...همه انسانها این لحظات را بارها و بارها تجربه کردهاند، اما ... یک بار را خوب به یاد دارند، چون به روشی نو انجام شده است.
با این مقدمه باید گفته شود که مهم نیست فرد در حال حاضر چه میزان از این توانایی برخوردار است، مهم این است که این توانایی را دارد و میتواند آن را رشد و پرورش دهد.
خوشبختانه علم خلاقیت به نقطه مطلوبی رسیده است؛ دانشمندان و محققان این گرایش علمی، روشهایی را به افراد پیشنهاد میکنند که بهکارگیری آنها در ایجاد و تثبیت خلاقیت در ذهن بسیار مؤثر است.